امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Inharmonious

ˌɪnhɑːrˈmoʊnɪəs ˌɪnhɑːˈməʊnɪəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( inharmonic ) ناموزون، بی‌آهنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inharmonious

  1. adjective Devoid of harmony and accord
    Synonyms:
    unharmonious discordant inconsonant uncongenial
    Antonyms:
    harmonious
  1. adjective Characterized by unpleasant discordance of sound
    Synonyms:
    dissonant cacophonous discordant disharmonious inharmonic rude unharmonious unmusical incongruous
  1. adjective Inharmonious
    Synonyms:
    tuneless

ارجاع به لغت inharmonious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inharmonious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inharmonious

لغات نزدیک inharmonious

پیشنهاد بهبود معانی