آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    War

    wɔːr wɔː

    گذشته‌ی ساده:

    warred

    شکل سوم:

    warred

    سوم‌شخص مفرد:

    wars

    وجه وصفی حال:

    warring

    شکل جمع:

    wars

    معنی war | جمله با war

    noun countable A2

    جنگ، حرب، رزم، محاربه، نزاع، مبارزه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    during the second world war

    طی جنگ جهانی دوم

    atomic war

    جنگ اتمی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    civil wars

    جنگ‌های داخلی

    the war against poverty

    مبارزه با فقر

    The two countries were at war for many years.

    آن دو کشور سال‌ها باهم در جنگ بودند.

    verb - transitive

    جنگیدن، جنگ کردن، دشمنی کردن، کشمکش کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    All his life he warred against injustice.

    تمام عمرش با بی‌عدالتی مبارزه کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد war

    1. noun armed conflict
      Synonyms:
      conflict fighting combat warfare battle struggle hostilities strife contention contest enmity hostility bloodshed strike cold war police action
      Antonyms:
      peace ceasefire
    1. verb fight, battle
      Synonyms:
      battle attack combat challenge struggle contend clash contest strive differ disagree meet engage in combat take on attempt endeavor oppugn go to war make war wage war take up arms campaign against march against take the field against bombard shell shoot kill murder tug
      Antonyms:
      agree make peace ceasefire

    Collocations

    at war

    در (حال) جنگ

    در جنگ، درحال محاربه

    declare war

    اعلان جنگ دادن، اعلام جنگ کردن

    go to war

    1- جنگیدن، جنگ کردن 2- دست به جنگ زدن 3- به جنگ رفتن

    wage war on (or against)

    مصاف دادن، جنگیدن، پیکار کردن

    لغات هم‌خانواده war

    • noun
      war, warfare, warrior
    • adjective
      prewar, warring

    سوال‌های رایج war

    گذشته‌ی ساده war چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده war در زبان انگلیسی warred است.

    شکل سوم war چی میشه؟

    شکل سوم war در زبان انگلیسی warred است.

    شکل جمع war چی میشه؟

    شکل جمع war در زبان انگلیسی wars است.

    وجه وصفی حال war چی میشه؟

    وجه وصفی حال war در زبان انگلیسی warring است.

    سوم‌شخص مفرد war چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد war در زبان انگلیسی wars است.

    ارجاع به لغت war

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «war» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/war

    لغات نزدیک war

    • - wappenschawing
    • - wapper jawed
    • - war
    • - war and peace
    • - war between the states
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.