فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dike

daɪk daɪk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb

( dyke =) خاکریز، سد، بند، نهر، آبگذر، مانع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The dikes of Holland prevent the sea from flooding the land.

آب‌بندهای هلند ازسیل‌زدگی زمین توسط آب دریا جلوگیری می‌کنند.

The Roman legions were a dike against the northern barbarians.

قشون‌های روم سدی در مقابل بربرهای شمالی بودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The city is well diked.

شهر را خوب سدبندی کرده‌اند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dike

  1. noun a barrier constructed to contain the flow of water or to keep out the sea
    Synonyms:
    barrier dam wall bank embankment levee dyke causeway channel watercourse ditch butch
  1. verb enclose with a dike
    Synonyms:
    dyke

ارجاع به لغت dike

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dike» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dike

لغات نزدیک dike

پیشنهاد بهبود معانی