Butch

    bʊtʃ bʊtʃ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun
    (عامیانه) زن هم‌جنس‌گرای مردنما

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    adjective
    (عامیانه - بیشتر هنگام مخاطب قرار دادن) (مرد یا پسر) گردن‌کلفت، پر استقامت
    - Hey butch, come here!
    - آهای گردن‌کلفت بیا ببینم!
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد butch

    1. noun (slang) offensive term for a lesbian who is noticeably masculine
      Synonyms: dike, dyke
    2. adjective Used of men; markedly masculine in appearance or manner
      Synonyms: macho

    ارجاع به لغت butch

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «butch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/butch

    لغات نزدیک butch

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند