معنی parapet به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈpærəpət / / -pet ˈpærəpət / / -pet

معنی

noun

جان پناه، سنگر، سپر، محجر، دیواره، نرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parapet

noun bulwark

Synonyms:

barricade barrier bastion buffet buttress defense embankment fortification partition protection protective wall rampart safeguard

ارجاع به لغت parapet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «parapet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parapet

لغات نزدیک parapet

- paranormal
- paranymph
- parapet
- paraph
- paraphe

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!