شکل جمع:
buffersسپر، میانگیر (چیزی یا کسی که به محافظت از آسیب کمک میکند)
The financial savings acted as a buffer during the unexpected budget crises.
پساندازهای مالی در طول بحرانهای غیرمنتظرهی بودجه به عنوان سپر عمل کرد.
Emotional support from friends acts as a buffer when dealing with difficult situations.
حمایت عاطفی دوستان در مواجهه با موقعیتهای دشوار به عنوان سپر عمل میکند.
سپر (قطار)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When necessary, additional buffers can be attached to the train for added protection.
در صورت لزوم، سپرهای اضافی را میتوان برای محافظت بیشتر به قطار متصل کرد.
The railway company invested in high-quality buffers to enhance passenger safety.
شرکت راهآهن روی ضربهگیرهای با کیفیت بالا برای افزایش ایمنی مسافران سرمایهگذاری کرد.
شیمی بافر (مادهای که با خنثی کردن اسید و قلیای موجود در محلول موجب تثبیت یون هیدروژن متمرکز در آن میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
The buffer is added to the solution to maintain its pH level.
بافر به محلول اضافه میشود تا سطح pH آن حفظ شود.
The addition of the buffer maintains the desired acidity of the solution.
افزودن بافر اسیدیتهی مورد نظر محلول را حفظ میکند.
انگلیسی بریتانیایی قدیمی پیرمرد احمق، فسیل، خرفت
The buffer hobbled down the street.
پیرمرد احمق توی خیابون لنگلنگان راه میرفت.
The buffer entertained the children.
خرفت بچهها رو سرگرم کرد.
میانگیری کردن، محافظت کردن (در برابر آسیب)
The device will buffer against shocks.
این دستگاه در برابر ضربه میانگیری میکند.
They used sandbags to buffer their home from flooding.
آنها از کیسههای شن برای محافظت از خانهی خود در برابر سیل استفاده کردند.
کامپیوتر در حافظهی موقت ذخیره شدن، در حافظهی موقت ذخیره کردن (داده)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
The messages are buffering in the chatroom.
پیامها در چتروم در حافظهی موقت ذخیره میشوند.
When downloading large files, the computer tends to buffer the data to prevent interruptions.
هنگام دانلود فایلهای با حجم زیاد، کامپیوتر تمایل دارد دادهها را در حافظهی موقت ذخیره کند تا از وقفه جلوگیری شود.
کامپیوتر میانگیر، بافر (حافظهای برای ذخیرهسازی موقت دادهها که برای انتقال دادهها از دستگاهی به دستگاه دیگر یا از بخشی از رایانه به بخش دیگر آن به کار میرود)
The buffer is designed to prevent data loss.
بافر برای جلوگیری از از دست رفتن اطلاعات طراحی شده است.
The buffer is used to temporarily store data before it is processed by the computer.
از میانگیر برای ذخیرهی موقت دادهها پیش از پردازش توسط رایانه استفاده میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «buffer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/buffer