گذشتهی ساده:
endangeredشکل سوم:
endangeredسومشخص مفرد:
endangersوجه وصفی حال:
endangeringبه مخاطره انداختن، در معرض خطر گذاشتن، به خطر انداختن، در معرض انقراض قرار گرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His reckless driving endangers the passengers' lives.
بیاحتیاطی او در رانندگی زندگی مسافران را به خطر میاندازد.
an endangered plant
گونهای گیاه که در معرض انقراض است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «endanger» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/endanger