Dangerously

ˈdeɪndʒərəsli ˈdeɪndʒərəsli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more dangerously
  • صفت عالی:

    most dangerously

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
به‌‌طور خطرناک، به‌طور مخاطره‌آمیز، به‌طور پُرمخاطره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He likes to live dangerously.
- او دوست دارد به‌طور مخاطره‌آمیز زندگی کند.
- My father drives dangerously.
- پدرم به‌طور خطرناک رانندگی می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dangerously

  1. adverb precariously
    Synonyms: alarmingly, carelessly, critically, daringly, desperately, gravely, harmfully, hazardously, perilously, precariously, recklessly, riskily, seriously, severely, unsafely, unsecurely
    Antonyms: carefully, on guard, safely, securely

لغات هم‌خانواده dangerously

ارجاع به لغت dangerously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dangerously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dangerously

لغات نزدیک dangerously

پیشنهاد بهبود معانی