بهشدت، شدیداً، بسیار زیاد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
My husband was desperately ill.
شوهرم بهشدت بیمار بود.
She desperately needed a job to pay her bills.
او برای پرداخت صورتحسابهایش شدیداً به شغل نیاز داشت.
ناامیدانه، از سر استیصال
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The family desperately scrambled to gather their belongings and evacuate the burning house.
این خانواده نومیدانه تلاش کردند تا وسایل خود را جمع کنند و خانهی درحال سوختن را تخلیه کنند.
The villagers desperately pleaded for help during the flood.
روستاییان از سر استیصال در هنگام سیل درخواست کمک کردند.
به شدت حسود
به شدت تنها
دیوانه وار عاشق
به شدت غمگین
شدیدا خواستن
به شدت نگران
کلمهی «desperately» در زبان فارسی به «بهشدت»، «بهطور ناامیدانه»، «بهطور بیتابانه» یا «با تمام وجود» ترجمه میشود.
«Desperately» قیدی است که شدت و حدت یک عمل یا حالت را توصیف میکند. این واژه معمولاً زمانی به کار میرود که فرد در شرایطی بسیار سخت یا بحرانی قرار گرفته و برای رسیدن به چیزی، چارهای جز تلاش شدید و ناامیدانه ندارد. بنابراین، بار معنایی آن هم به شدت عمل اشاره دارد و هم به حالت روانی فرد که اغلب با اضطراب، نیاز فوری یا درماندگی همراه است.
در روابط انسانی، «desperately» میتواند برای توصیف احساسات عاطفی عمیق به کار رود. برای نمونه، وقتی گفته میشود کسی «desperately in love» است، منظور این است که او بهشدت و بیتابانه عاشق است، به گونهای که تمام وجودش درگیر این احساس شده است. این کاربرد نشان میدهد که واژه تنها برای موقعیتهای منفی به کار نمیرود، بلکه میتواند بیانگر شدت مثبت عواطف هم باشد.
در موقعیتهای بحرانی و اضطراری، «desperately» به تلاشهای فوری و حیاتی اشاره دارد. عباراتی مانند «desperately seeking help» یا «desperately trying to survive» نشاندهندهی شرایطی هستند که فرد برای بقا یا رهایی از خطر، با تمام توان تلاش میکند. در این معنا، واژه حس فوریت، اضطراب و نیاز حیاتی را منتقل میسازد.
از نظر ادبی و زبانی، «desperately» بار احساسی شدیدی دارد و اغلب برای ایجاد تأثیر عاطفی بر مخاطب به کار میرود. نویسندگان و سخنوران از این واژه برای نشان دادن عمق بحران یا شدت احساسات استفاده میکنند. به همین دلیل، کاربرد آن در متون ادبی، داستانی یا حتی در گفتار روزمره میتواند بر شدت و عمق معنا بیفزاید.
«desperately» واژهای است که مرز میان شدت عمل و درماندگی روانی را به تصویر میکشد. چه در معنای منفی مانند ناامیدی و بیتابی، و چه در معنای مثبت مانند عشق یا اشتیاق شدید، این قید بیانگر حالتی است که فرد در آن از تمامی توان و وجود خود برای رسیدن به هدفی یا تجربهی احساسی استفاده میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «desperately» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/desperately