به شدت حسود
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was desperately jealous when he saw his girlfriend talking to another man.
او به شدت حسود شد وقتی دید دوست دخترش با مرد دیگری صحبت می کند.
She felt desperately jealous of her sister's success.
او نسبت به موفقیت خواهرش به شدت احساس حسادت می کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «desperately jealous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/desperately-jealous