آخرین به‌روزرسانی:

Desperately Lonely

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

به شدت تنها

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

After his wife died, he felt desperately lonely.

بعد از فوت همسرش، او به شدت احساس تنهایی می کرد.

She was desperately lonely living in a new city.

او با زندگی در یک شهر جدید به شدت احساس تنهایی میکرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت desperately lonely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desperately lonely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/desperately-lonely

لغات نزدیک desperately lonely

پیشنهاد بهبود معانی