بهطور جدی، بهشدت، عمیقاً، شدیداً
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They were gravely concerned about the safety of the missing climbers.
آنها بهطور جدی نگران ایمنی کوهنوردان مفقودشده بودند.
The doctor said she was gravely ill and needed immediate surgery.
دکتر گفت او بهشدت بیمار است و به عمل جراحی فوری نیاز دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gravely» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gravely