تقریباً نابینا، تقریباً کور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The gravel-blind man was unable to navigate the uneven terrain without assistance.
این مرد تقریباً نابینا نمیتوانست بدون کمک در زمینهای ناهموار حرکت کند.
The gravel-blind student used a braille keyboard to complete his assignments on the computer.
دانشآموز تقریباً نابینا از صفحهکلید بریل برای انجام تکالیف خود در رایانه استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gravel-blind» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gravel-blind