گذشتهی ساده:
graveledوجه وصفی حال:
gravelingشکل جمع:
gravelsهمچنین میتوان از gravelled به جای graveled استفاده کرد.
و میتوان از gravelling به جای graveling استفاده کرد.
زمینشناسی شن، ریگ، ماسه، سنگریزه، رمل
a gravel road
راه پوشیده از ریگ
The driveway was covered in a layer of gravel.
راهرو با یک لایه شن پوشیده شده بود.
پزشکی سنگ مثانه، سنگ کلیه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The doctor diagnosed the patient with gravel.
پزشک تشخیص داد که بیمار مبتلا به سنگ کلیه است.
It is important to drink plenty of water to help flush out gravel from the urinary system.
نوشیدن مقدار زیادی آب برای کمک به دفع سنگ مثانه از سیستم ادراری مهم است.
با شن پوشاندن، شن پاشیدن
She decided to gravel the driveway to give it a fresh and tidy appearance.
او تصمیم گرفت مسیر ورودی را با شن بپوشاند تا ظاهری تمیز و مرتب به آن بدهد.
The construction workers will gravel the pathway leading to the garden for better accessibility.
کارگران ساختمانی مسیر منتهی به باغ را برای دسترسی بهتر شن میپاشند.
گیج کردن، پریشان کردن
I was completely graveled by her reasoning.
استدلال او مرا کاملاً گیج کرد.
The complex math problem gravelled the students, confounding their efforts to find a solution.
مسئلهی پیچیدهی ریاضی دانشآموزان را گیج کرد و تلاش آنها برای یافتن راهحل را مختل کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gravel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gravel