آخرین به‌روزرسانی:

Graven

ˈɡreɪvən ˈɡreɪvən

معنی

adjective adverb

کندن، تراشیدن، نشاندن، درخاک نهادن، جاگیرساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد graven

  1. adjective engraved
    Synonyms:
    carved etched sculptured

ارجاع به لغت graven

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «graven» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/graven

لغات نزدیک graven

پیشنهاد بهبود معانی