امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fiercely

ˈfɪrsli fɪəsli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adverb
باخشونت، باتندی، به‌تندی، تند، خشن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adverb
بی‌امان، سخت، بی‌رحمانه، وحشیانه
adverb
سرسختانه، باسماجت، بالجاجت، لجوجانه، به‌شدت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fiercely

  1. adverb violently, menacingly
    Synonyms: angrily, awfully, boldly, brutally, ferociously, forcefully, forcibly, frantically, frenziedly, frighteningly, furiously, hard, horribly, impetuously, in a frenzy, irresistibly, like cats and dogs, madly, maleficiently, malevolently, malignly, mightily, monstrous, no holds barred, passionately, riotously, roughly, savagely, severely, stormily, tempestuously, terribly, threateningly, tigerishly, tooth and nail, turbulently, uncontrollably, vehemently, venomously, viciously, wildly, with bared teeth
    Antonyms: gently, kindly, mildly, quietly, tamely

ارجاع به لغت fiercely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fiercely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fiercely

لغات نزدیک fiercely

پیشنهاد بهبود معانی