فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Threateningly

ˈθretnɪŋli ˈθretnɪŋli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور تهدیدآمیز، با حالت تهدیدکننده

He glared at her threateningly.

به‌طور تهدیدآمیز به او نگاه کرد.

He shook his fist threateningly.

با حالتی تهدیدکننده مشتش را تکان داد.

adverb

آب‌و‌هوا (به گونه‌ای که نشان می‌دهد احتمال بروز آب‌وهوای بد وجود دارد) به‌طور هشداردهنده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Clouds loomed threateningly behind the trees.

ابرها به‌طور هشداردهنده‌ای در پشت درختان پدیدار شدند.

The clouds approached threateningly.

ابرها به‌طرز هشداردهنده‌ای نزدیک شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده threateningly

  • adverb
    threateningly

ارجاع به لغت threateningly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «threateningly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/threateningly

لغات نزدیک threateningly

پیشنهاد بهبود معانی