فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Boldly

ˈboʊld.li ˈbəʊld.li

صفت تفضیلی:

more boldly

صفت عالی:

most boldly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

جسورانه، با جسارت، بی‌باکانه، شجاعانه، با شهامت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He spoke boldly, defending his beliefs in front of the crowd.

او جسورانه صحبت کرد و در مقابل جمعیت از باورهایش دفاع کرد.

They boldly declared their love for each other in front of their friends and family.

آنان شجاعانه مقابل دوستان و خانواده‌شان عشقشان نسبت به یکدیگر را اعلام کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boldly

  1. adverb bravely
    Synonyms:
    courageously fearlessly valiantly brazenly daringly dauntlessly stoutly recklessly eagerly venturesomely headlong
    Antonyms:
    cautiously fearfully cowardly

ارجاع به لغت boldly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boldly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boldly

لغات نزدیک boldly

پیشنهاد بهبود معانی