امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Daringly

ˈderɪŋli ˈdeərɪŋli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more daringly
  • صفت عالی:

    most daringly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb
(به گونه‌ای که نشان می‌دهد شخص در صورت لزوم مایل به انجام کارهای خطرناک یا غیرعادی است/ به گونه‌ای که خطر یا ریسک را در بَر داشته باشد) جسورانه، از روی/با بی‌باکی، شجاعانه، متهورانه، غازیانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Daringly, he set out on a camping trip in East Africa.
- جسورانه سفری کمپینگ در شرق آفریقا ترتیب داد.
- He took the first step daringly.
- نخستین گام را شجاعانه برداشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد daringly

  1. adverb
    Synonyms:
    dashingly flauntingly foolhardily

لغات هم‌خانواده daringly

  • verb - intransitive
    dare
  • adverb
    daringly

ارجاع به لغت daringly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «daringly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/daringly

لغات نزدیک daringly

پیشنهاد بهبود معانی