امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Forcefully

ˈfɔːrsfli ˈfɔːsfli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more forcefully
  • صفت عالی:

    most forcefully

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
قویاً، به‌طور قاطع، قاطعانه، با قاطعیت، به‌طور محکم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He argued forcefully against reform.
- او قویاً علیه اصلاحات استدلال کرد.
- They have forcefully told the decision-makers to rethink the paradigm.
- آن‌ها به‌طور قاطع به تصمیم‌گیرندگان گفته‌اند که در این پارادیم (الگوواره) تجدیدنظر کنند.
adverb
(استفاده از زور و خشونت فیزیکی) بااجبار، به‌‌زور، با قدرت، به‌شدت
- Germany's armed forces will forcefully respond to any attempts to violate this country.
- نیروهای مسلح آلمان با قدرت به هرگونه اقدام به‌منظورِ تجاوز به این کشور پاسخ خواهند داد.
- He was treated disrespectfully and forcefully removed from the office.
- با بی‌احترامی با او رفتار شد و به‌زور او را از دفتر خارج کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forcefully

  1. adverb forcibly
    Synonyms:
    energetically strenuously emphatically vigorously

لغات هم‌خانواده forcefully

  • verb - transitive
    force

ارجاع به لغت forcefully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forcefully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forcefully

لغات نزدیک forcefully

پیشنهاد بهبود معانی