شدیداً، بهشدت
The team worked strenuously to meet the project deadline.
تیم بهشدت کار کرد تا موعد پروژه را رعایت کند.
He argued strenuously against the proposal, believing it would harm the community.
او شدیداً مخالف این پیشنهاد بود و معتقد بود که به جامعه آسیب میرساند.
مصرانه، سرسختانه، قاطعانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She studied strenuously for her final exams.
او برای امتحانات پایانترم قاطعانه درس میخواند.
He argued strenuously to defend his point of view.
او برای دفاع از دیدگاه خود سرسختانه استدلال میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «strenuously» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/strenuously