آخرین به‌روزرسانی:

Strenuous Effort

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

تلاش طاقت فرسا، تلاش شدید

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Climbing the mountain required a strenuous effort.

بالا رفتن از کوه نیاز به تلاشی طاقت فرسا داشت.

He made a strenuous effort to lift the heavy box.

او تلاش شدیدی برای بلند کردن جعبه سنگین انجام داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت strenuous effort

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strenuous effort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/strenuous-effort

لغات نزدیک strenuous effort

پیشنهاد بهبود معانی