فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Strenuous Effort

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
تلاش طاقت فرسا، تلاش شدید link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Climbing the mountain required a strenuous effort.
- بالا رفتن از کوه نیاز به تلاشی طاقت فرسا داشت.
- He made a strenuous effort to lift the heavy box.
- او تلاش شدیدی برای بلند کردن جعبه سنگین انجام داد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت strenuous effort

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «strenuous effort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/strenuous-effort

لغات نزدیک strenuous effort

پیشنهاد بهبود معانی