صفت تفضیلی:
more strenuousصفت عالی:
most strenuousدشوار، سخت، طاقتفرسا، پرمشقت
a strenuous examination
یک آزمون سخت
a strenuous climb to the top of the mountain
صعود طاقتفرسا به قلهی کوه
باحرارت، پرشور، پرتقلا، پرانرژی، فعال، غیور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a strenuous game of tennis
یک بازی تنیس پرتقلا
strenuous efforts
کوششهای پرانرژی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «strenuous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/strenuous