آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ مهر ۱۴۰۴

    Effortless

    ˈefərtləs ˈefətləs

    معنی effortless

    adjective

    بی‌‌تلاش، آسان، ناکوش

    adjective

    بی‌زحمت، بی‌دردسر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد effortless

    1. adjective easy
      Synonyms:
      simple light smooth uncomplicated painless undemanding facile fluent flowing no problem no sweat piece of cake snap picnic child’s play offhand running untroublesome duck soup royal
      Antonyms:
      hard difficult demanding complicated effortful labored

    لغات هم‌خانواده effortless

    noun
    effort
    adjective
    effortless
    adverb
    effortlessly

    سوال‌های رایج effortless

    معنی effortless به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «effortless» در زبان انگلیسی به معنای «بی‌زحمت»، «آسان» یا «بدون تلاش محسوس» است.

    این واژه برای توصیف کاری، فعالیتی یا مهارتی به کار می‌رود که انجام آن ظاهراً بدون صرف انرژی زیاد، دشواری یا تلاش قابل توجه صورت می‌گیرد. بار معنایی effortless معمولاً با آرامش، طبیعی بودن و سادگی همراه است و به توانایی فرد در انجام کارها با ظاهری راحت و بدون فشار اشاره دارد.

    وقتی گفته می‌شود یک مهارت یا کار effortless است، اغلب منظور این است که فرد آن را به حدی تسلط دارد که انجام آن بدون فکر زیاد، تمرکز یا سختی به نظر می‌رسد. برای مثال، نوازنده‌ای که ساعت‌ها تمرین کرده و اکنون قطعه‌ای پیچیده را به صورت روان و طبیعی اجرا می‌کند، فعالیت خود را effortless انجام می‌دهد. این تجربه‌ی ظاهری بی‌زحمت، نتیجه‌ی تمرین، مهارت و آمادگی قبلی است، نه عدم تلاش واقعی.

    در زندگی روزمره، فعالیت‌های effortless می‌توانند حس رضایت و آرامش ایجاد کنند. انجام کارهایی که به صورت طبیعی و روان پیش می‌روند، باعث کاهش استرس، صرفه‌جویی در انرژی و افزایش بهره‌وری می‌شوند. به عنوان مثال، برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، نوشتن یا حل مسئله به شیوه‌ای که به نظر ساده و طبیعی برسد، نمونه‌هایی از تلاش effortless هستند.

    در حوزه‌ی هنر و طراحی، کلمه‌ی effortless اغلب برای توصیف زیبایی طبیعی یا ظاهری شیک بدون تلاش آشکار به کار می‌رود. طراحی داخلی، مد، عکاسی و حتی سبک زندگی می‌توانند effortless به نظر برسند، به این معنا که جذابیت یا کارایی آن‌ها بدون نمایش تلاش زیاد یا پیچیدگی قابل توجه دیده می‌شود. این مفهوم به تعادل میان سادگی و تأثیرگذاری اشاره دارد و نشان‌دهنده‌ی هنر انجام کار به بهترین شکل ممکن با کمترین زحمت محسوس است.

    از منظر روان‌شناختی، تلاش effortless می‌تواند نشانه‌ای از مهارت، تسلط و اعتماد به نفس باشد. وقتی فرد کاری را با ظاهری آسان انجام می‌دهد، این نه تنها کارایی او را نشان می‌دهد، بلکه بر دیگران نیز اثر مثبت می‌گذارد و حس اطمینان و آرامش ایجاد می‌کند. در بسیاری از زمینه‌ها، تلاش effortless نماد حرفه‌ای بودن و توانایی مدیریت چالش‌ها به بهترین شکل ممکن است.

    effortless فراتر از آسان بودن صرف است. این واژه نمادی از تسلط، هماهنگی، آرامش و زیبایی طبیعی در عملکرد و رفتار است. این ویژگی نشان می‌دهد که انجام کارها به صورت روان، مؤثر و بدون فشار محسوس، نتیجه‌ی ترکیبی از مهارت، تمرین و دانش است و می‌تواند تجربه‌ای لذت‌بخش و الهام‌بخش برای فرد و دیگران ایجاد کند.

    ارجاع به لغت effortless

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «effortless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/effortless

    لغات نزدیک effortless

    • - effluxion
    • - effort
    • - effortless
    • - effortlessly
    • - effrontery
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Portuguese pharmacy phat phrase pice piety piggy pipsqueak pitch in pitch-dark raise your hand zoom in yoga wouldn't would-be اغماض کردن مقلد معیشت معاش معضل معضلات عزل کردن ابلق اسم آجیل ثواب غدیر خوشحال خوش‌حالی چپق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.