با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Red-blooded

ˈredˈblʌdɪd ˈredˈblʌdɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    پرشور، خوش‌بنیه، پرتوان (به‌ویژه از نظر جنسی)
    • - The red-blooded man was never afraid to show his affection and desire for the opposite sex.
    • - مرد پرشور هرگز از نشان دادن محبت و تمایل خود به جنس مخالف ترسی نداشت.
    • - He was known for his red-blooded nature, always pursuing women with a strong appetite for romance.
    • - او به خاطر سرشت خوش‌بنیه‌اش معروف بود و همیشه زنانی را تحت نظر داشت که میل زیادی به عشق‌بازی داشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد red-blooded

  1. adjective Full of vigor
    Synonyms: robust, strong, lusty, able-bodied, iron, energetic, healthy, hearty, strapping, sturdy, vigorous, vital, spirited, full-blooded
  2. adjective In good health
    Synonyms: high-spirited

ارجاع به لغت red-blooded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «red-blooded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/red-blooded

لغات نزدیک red-blooded

پیشنهاد بهبود معانی