Tragically

ˈtrædʒɪkli ˈtrædʒɪkli
آخرین به‌روزرسانی:
  • Adverb
    به طور غم‌انگیز، به طور ناراحت‌کننده، متأسفانه
    • - Tragically, the young girl lost her mother in a car accident.
    • - متاسفانه دختر جوان مادرش را در تصادف از دست داد.
    • - The family tragically lost their home in a natural disaster.
    • - خانواده به طور غم‌انگیزی خانه‌شان را در اثر یک بلای طبیعی از دست دادند.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک tragically

پیشنهاد و بهبود معانی