صفت تفضیلی:
more tragicصفت عالی:
most tragicحزنانگیز، غمانگیز، محزون، غمگین، سوگناک، غمناک، ناراحتکننده
The tragic loss of a loved one can be incredibly difficult.
مرگ حزنانگیز یک عزیز میتواند بسیار سخت باشد.
It was a tragic mistake that cost him his job.
آن اشتباه ناراحتکنندهای بود که برایش به قیمت شغلش تمام شد.
سینما و تئاتر هنر تراژیک، سوگمایشی، سوگنمایشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tragic ending of the play left the audience in tears.
پایان تراژیک نمایش حضار را به گریه واداشت.
That play depicted the tragic love story between Romeo and Juliet.
آن نمایش داستان عشق تراژیک رومئو و ژولیت را به تصویر کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tragic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tragic