آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ مهر ۱۴۰۴

    Transactional

    trænˈzækʃənl trænˈzækʃnəl

    معنی transactional | جمله با transactional

    adjective

    معاملاتی، مبادله‌ای، تراکنشی، معامله‌ای

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Her approach to business was highly transactional, focusing solely on profit.

    رویکرد او به کسب‌و‌کار بسیار معاملاتی و تنها متمرکز بر سود بود.

    In a transactional society, people often prioritize short-term gains.

    در جامعه‌ای مبادله‌ای، مردم اغلب سودهای کوتاه‌مدت را در اولویت قرار می‌دهند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج transactional

    معنی transactional به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «transactional» در زبان فارسی به «تراکنشی»، «معامله‌ای»، «وابسته به دادوستد» یا «مبتنی بر مبادله» ترجمه می‌شود.

    این واژه از ریشه‌ی «transaction» به معنای «معامله» یا «تبادل» گرفته شده و معمولاً در حوزه‌های اقتصادی، روان‌شناسی، ارتباطات و حتی مدیریت برای توصیف روابط یا فرآیندهایی به کار می‌رود که بر پایه‌ی مبادله‌ی منافع یا خدمات استوارند. به بیان ساده، وقتی چیزی «transactional» است، معنایش این است که کنش‌ها یا روابط در آن بر مبنای «دریافت در برابر دادن» شکل گرفته‌اند.

    در حوزه‌ی اقتصاد و تجارت، «transactional» اغلب به فرآیندهایی اشاره دارد که با انجام یک معامله، خرید یا فروش مرتبط‌اند. مثلاً در عبارت transactional data منظور داده‌هایی است که از تراکنش‌های مالی یا تجاری به دست می‌آیند؛ مانند خرید مشتری، انتقال وجه یا ثبت سفارش. در این حوزه، این واژه نشان‌دهنده‌ی جنبه‌ی عملی و مستند هر تعامل اقتصادی است و بر کارایی، دقت و قابلیت پیگیری تمرکز دارد. در واقع، یک سیستم «transactional» سیستمی است که هر کنش در آن قابل ثبت، کنترل و بازبینی است.

    در روان‌شناسی و ارتباطات میان‌فردی، مفهوم «transactional» بُعدی عمیق‌تر می‌یابد. نظریه‌ی معروف «تحلیل تبادلی» (Transactional Analysis) که توسط اریک برن مطرح شد، بر این باور است که تعاملات انسانی را می‌توان مانند تراکنش‌هایی در نظر گرفت که در آن افراد پیام‌هایی را میان خود مبادله می‌کنند. در این چارچوب، هر گفت‌وگو یا رفتار یک «تراکنش» است که از یک حالت ذهنی (مانند والد، بالغ یا کودک) به حالت ذهنی دیگری ارسال می‌شود. این دیدگاه به تحلیل دقیق روابط انسانی کمک می‌کند و نشان می‌دهد که حتی عواطف و گفتار نیز جنبه‌ای «تراکنشی» دارند.

    در زمینه‌ی مدیریت و رهبری، اصطلاح «transactional leadership» به نوعی از رهبری اشاره دارد که بر مبادله‌ی پاداش‌ها و تنبیه‌ها برای دستیابی به اهداف تمرکز دارد. در این مدل، رابطه‌ی میان مدیر و کارمند، رابطه‌ای رسمی و مبتنی بر عملکرد است؛ یعنی اگر فرد وظیفه‌اش را به‌خوبی انجام دهد، پاداش می‌گیرد و در صورت قصور، تنبیه می‌شود. چنین رویکردی ممکن است در کوتاه‌مدت کارآمد باشد، اما در مقایسه با رهبری تحولی (transformational leadership) کمتر الهام‌بخش و عمیق تلقی می‌شود، زیرا بر انگیزه‌های بیرونی تکیه دارد.

    از دیدگاه فلسفی و اجتماعی، واژه‌ی «transactional» گاه برای نقد روابط انسانی در جوامع مدرن نیز به کار می‌رود. در این معنا، روابطی که زمانی بر پایه‌ی همدلی، اعتماد یا دوستی شکل می‌گرفتند، اکنون در بسیاری موارد به روابطی «تراکنشی» تبدیل شده‌اند؛ یعنی روابطی که ارزش آن‌ها به میزان سود یا منفعت متقابل سنجیده می‌شود. این کاربرد جنبه‌ای انتقادی دارد و بازتابی از دغدغه‌ی انسان معاصر درباره‌ی اصالت در روابط اجتماعی است. «transactional» واژه‌ای است که پلی میان دنیای مادی و مفهومی می‌سازد؛ واژه‌ای که می‌تواند هم به خرید و فروش اشاره داشته باشد و هم به ژرف‌ترین الگوهای تعامل میان انسان‌ها.

    ارجاع به لغت transactional

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «transactional» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transactional

    لغات نزدیک transactional

    • - transaction oriented
    • - transaction tape
    • - transactional
    • - transactional analysis
    • - transactor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.