معاملاتی، مبادلهای، تراکنشی، معاملهای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her approach to business was highly transactional, focusing solely on profit.
رویکرد او به کسبوکار بسیار معاملاتی و تنها متمرکز بر سود بود.
In a transactional society, people often prioritize short-term gains.
در جامعهای مبادلهای، مردم اغلب سودهای کوتاهمدت را در اولویت قرار میدهند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «transactional» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/transactional