گذشتهی ساده:
awardedشکل سوم:
awardedسومشخص مفرد:
awardsوجه وصفی حال:
awardingشکل جمع:
awardsاعطا کردن، اهدا کردن، پاداش دادن، جایزه دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The organization awarded him for his years of voluntary service.
سازمان بهخاطر سالها خدمت داوطلبانه به او پاداش داد.
The festival committee awarded the best actor prize to a young newcomer.
کمیتهی جشنواره، جایزهی بهترین بازیگر را به تازهواردی جوان اهدا کرد.
He was awarded two medals.
دو مدال به او اعطا شد.
to award a prize for the best composition
دادن جایزه به بهترین انشا
After much discussion, she was awarded the point.
پس از بحث زیاد رأی به نفع او صادر شد (او محق شناخته شد یا امتیاز به او داده شد).
جایزه، پاداش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His award consisted of a stipend plus free room and board.
جایزهی او عبارت بود از کمکهزینه بهعلاوهی خوابگاه و خوراک مجانی.
Winning an award at the Academy is a dream for many filmmakers.
بردن جایزه در آکادمی، رویای بسیاری از فیلمسازان است.
گذشتهی ساده award در زبان انگلیسی awarded است.
شکل سوم award در زبان انگلیسی awarded است.
شکل جمع award در زبان انگلیسی awards است.
وجه وصفی حال award در زبان انگلیسی awarding است.
سومشخص مفرد award در زبان انگلیسی awards است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «award» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/award