شکل جمع:
decisionsعزم، تصمیم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
her decision about buying a house
تصمیم او دایر به خریدن خانه
my decision to retire
تصمیم من برای بازنشستگی
A man who lacks decision will not make a good leader.
مردی که فاقد اراده است، رهبر خوبی نخواهد بود.
Decision-making was shared by all.
تصمیمگیری با مشارکت همه انجام میگرفت.
the decision-making process
فرایند تصمیمگیری
decision-making bodies
مراجع تصمیمگیری
حکم دادگاه، داوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The judge will announce his decision tomorrow.
قاضی فردا حکم خود را اعلام خواهد کرد.
reach (or arrive at or make) a decision
به نتیجهی بهخصوصی رسیدن، تصمیم (مقتضی) گرفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «decision» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decision