گذشتهی ساده:
ruledشکل سوم:
ruledسومشخص مفرد:
rulesحکم، تصمیم
تصمیم، حکم، حکمرانی، رایج، متصدی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
according to the latest ruling of the court
طبق آخرین رأی دادگاه
the ruling party
حزب مصدر کار
the ruling class
هیئت حاکمه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ruling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ruling