فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rum

rʌm rʌm rʌm

شکل جمع:

rums

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

رام، عرق نیشکر (نوع نوشیدنی تقطیری که از تقطیر نیشکر به دست می‌آید)

They celebrated their victory with shots of strong Jamaican rum.

آن‌ها پیروزی خود را با شات‌های رام جامائیکایی قوی جشن گرفتند.

The bartender mixed the rum with cola.

ساقی رام را با کولا مخلوط کرد.

noun countable uncountable

انگلیسی آمریکایی مشروب (الکلی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I poured myself a glass of rum.

یک گیلاس مشروب برای خودم ریختم.

After a long day at work, he enjoyed unwinding with a shot of rum.

پس از یک روز طولانی در محل کار، از استراحت با یک شات مشروب لذت برد.

adjective informal

انگلیسی بریتانیایی قدیمی عجیب‌وغریب، غیرعادی

She wore a rum outfit to the party.

او در مهمانی لباس عجیب‌وغریبی پوشیده بود.

The old abandoned house had a rum atmosphere.

خانه‌ی متروکه‌ی قدیمی حال‌وهوای غیرعادی‌ای داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rum

  1. adjective deviating from the customary
    Synonyms:
    strange unusual odd peculiar weird curious bizarre funny eccentric quirky singular unnatural outlandish idiosyncratic erratic quaint freakish kooky queer cranky rummy screwball
  1. noun a card game based on collecting sets and sequences; the winner is the first to meld all their cards
    Synonyms:
    rummy

ارجاع به لغت rum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rum

لغات نزدیک rum

پیشنهاد بهبود معانی