با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Rum

rʌm rʌm rʌm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    rums

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
رام، عرق نیشکر (نوع نوشیدنی تقطیری که از تقطیر نیشکر به دست می‌آید)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- They celebrated their victory with shots of strong Jamaican rum.
- آن‌ها پیروزی خود را با شات‌های رام جامائیکایی قوی جشن گرفتند.
- The bartender mixed the rum with cola.
- ساقی رام را با کولا مخلوط کرد.
noun countable uncountable
انگلیسی آمریکایی مشروب (الکلی)
- I poured myself a glass of rum.
- یک گیلاس مشروب برای خودم ریختم.
- After a long day at work, he enjoyed unwinding with a shot of rum.
- پس از یک روز طولانی در محل کار، از استراحت با یک شات مشروب لذت برد.
adjective informal
انگلیسی بریتانیایی قدیمی عجیب‌وغریب، غیرعادی
- She wore a rum outfit to the party.
- او در مهمانی لباس عجیب‌وغریبی پوشیده بود.
- The old abandoned house had a rum atmosphere.
- خانه‌ی متروکه‌ی قدیمی حال‌وهوای غیرعادی‌ای داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rum

  1. adjective Deviating from the customary
    Synonyms: curious, odd, peculiar, queer, singular, rummy, bizarre, cranky, eccentric, erratic, freakish, idiosyncratic, outlandish, quaint, quirky, funny, strange, unnatural, unusual, weird, kooky, screwball
  2. noun A card game based on collecting sets and sequences; the winner is the first to meld all their cards
    Synonyms: rummy

ارجاع به لغت rum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rum

لغات نزدیک rum

پیشنهاد بهبود معانی