صفت تفضیلی:
curiouserصفت عالی:
curiousestکنجکاو، فضول
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The spy's behavior made the detective curious.
رفتار جاسوس، کارآگاه را کنجکاو کرد.
I am curious to find out about his motive.
مشتاقم که از انگیزهی او سر در بیاورم.
curious neighbors
همسایههای فضول
نادر، غریب، عجیب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Yesterday, a curious thing happened.
دیروز اتفاق عجیبی روی داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «curious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curious