فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Curiously

ˈkjʊriəsli ˈkjʊəriəsli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

از روی کنجکاوی، کنجکاوانه

He curiously asked his friend about the strange noise he heard.

او کنجکاوانه درمورد صدای عجیبی که شنیده بود، از دوستش سؤال کرد.

He curiously looked through the window.

او از روی کنجکاوی از پنجره داخل را نگاه کرد.

adverb

انگلیسی بریتانیایی به طرز عجیبی، بر خلاف معمول، در کمال شگفتی، در کمال تعجب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Curiously, the book seemed to disappear from the shelf overnight.

کتاب در کمال تعجب در طول شب از روی طاقچه ناپدید شده بود.

The room was curiously quiet.

اتاق به طرز عجیبی ساکت بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد curiously

  1. adverb in a manner differing from the usual or expected
    Synonyms:
    oddly peculiarly inquisitively interrogatively

لغات هم‌خانواده curiously

  • adverb
    curiously

ارجاع به لغت curiously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curiously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curiously

لغات نزدیک curiously

پیشنهاد بهبود معانی