از روی کنجکاوی، کنجکاوانه
He curiously asked his friend about the strange noise he heard.
او کنجکاوانه درمورد صدای عجیبی که شنیده بود، از دوستش سؤال کرد.
He curiously looked through the window.
او از روی کنجکاوی از پنجره داخل را نگاه کرد.
انگلیسی بریتانیایی به طرز عجیبی، بر خلاف معمول، در کمال شگفتی، در کمال تعجب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Curiously, the book seemed to disappear from the shelf overnight.
کتاب در کمال تعجب در طول شب از روی طاقچه ناپدید شده بود.
The room was curiously quiet.
اتاق به طرز عجیبی ساکت بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «curiously» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/curiously