فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Curiously

ˈkjʊriəsli ˈkjʊəriəsli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb B2
    از روی کنجکاوی، کنجکاوانه
    • - He curiously asked his friend about the strange noise he heard.
    • - او کنجکاوانه درمورد صدای عجیبی که شنیده بود، از دوستش سؤال کرد.
    • - He curiously looked through the window.
    • - او از روی کنجکاوی از پنجره داخل را نگاه کرد.
  • adverb
    انگلیسی بریتانیایی به طرز عجیبی، بر خلاف معمول، در کمال شگفتی، در کمال تعجب
    • - Curiously, the book seemed to disappear from the shelf overnight.
    • - کتاب در کمال تعجب در طول شب از روی طاقچه ناپدید شده بود.
    • - The room was curiously quiet.
    • - اتاق به طرز عجیبی ساکت بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد curiously

  1. adverb In a manner differing from the usual or expected
    Synonyms: oddly, inquisitively, peculiarly, interrogatively

لغات هم‌خانواده curiously

ارجاع به لغت curiously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curiously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curiously

لغات نزدیک curiously

پیشنهاد بهبود معانی