۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Exotic

ɪɡˈzɑːt̬ɪk ɪɡˈzɒtɪk

شکل جمع:

exotics

صفت تفضیلی:

more exotic

صفت عالی:

most exotic

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

عجیب‌وغریب، غیرمعمول

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

several countries' ambassadors with exotic clothes and looks

سفیران چندین کشور با جامه‌ها و قیافه‌های عجیب‌وغریب

The ice cream parlor offers a range of exotic flavors like durian and matcha.

این بستنی‌فروشی طیف وسیعی از طعم‌های غیرمعمول مانند خارگیل و ماچا را عرضه می‌کند.

adjective

غیربومی، خارجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

exotic fishes

ماهی‌های غیربومی

exotic plants

گیاهان غیربومی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

local customs as opposed to exotic customs

رسوم محلی در برابر رسوم خارجی

adjective

برهنه‌، اگزوتیک (مربوط به نوع رقص یا رقصنده‌ای که به‌تدریج لباس خود را به شکلی اغواکننده یا تحریک‌آمیز در‌می‌آورد)

She took up exotic dancing to pay her college tuition.

او برای پرداخت شهریه‌ی کالج خود به رقص برهنه‌ پرداخت.

I've always wanted to visit an exotic nightclub.

همیشه دوست داشتم از کلوپ شبانه‌ی اگزوتیک دیدن کنم.

noun countable

جانورشناسی گیاه‌شناسی گونه‌ی غیربومی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

The zoo had a wide variety of exotics.

این باغ‌وحش تنوع گسترده‌ای از گونه‌های غیربومی را داشت.

The chef created a unique dish using exotics like dragon fruit and lychee.

سرآشپز با استفاده از گونه‌های غیربومی مانند میوه‌ی اژدها و سرخالو (لیچی) غذای منحصر‌به‌فردی را درست کرد.

noun countable

رقاص برهنه‌شو

The club was packed with people eager to watch the exotic.

کلوپ مملو از مردمی بود که مشتاق تماشای این رقاص برهنه‌شو بودند.

The exotic on stage removed her clothes.

رقاص برهنه‌شو روی صحنه لباس‌هایش را درآورد.

noun countable

جانورشناسی اگزوتیک (نوعی نژاد گربه‌ی موکوتاه)

My neighbor owns a beautiful exotic.

همسایه‌ام اگزوتیک زیبایی دارد.

I was mesmerized by the exotic's striking eyes.

مسحور چشمان خیره‌کننده‌ی اگزوتیک شدم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exotic

  1. adjective not native or usual; mysterious
    Synonyms:
    unusual strange different foreign alien external peculiar extraordinary bizarre curious unfamiliar introduced imported outside striking alluring enticing fascinating glamorous colorful romantic extraneous outlandish avant garde peregrine way out far out kinky
    Antonyms:
    usual normal ordinary familiar

سوال‌های رایج exotic

شکل جمع exotic چی میشه؟

شکل جمع exotic در زبان انگلیسی exotics است.

صفت تفضیلی exotic چی میشه؟

صفت تفضیلی exotic در زبان انگلیسی more exotic است.

صفت عالی exotic چی میشه؟

صفت عالی exotic در زبان انگلیسی most exotic است.

معنی exotic به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «exotic» در زبان فارسی به «عجیب‌وغریب»، «غریب»، یا «بیگانه» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «exotic» معمولاً به چیزی اشاره دارد که از نظر ظاهر، منشأ یا ویژگی‌ها متفاوت و غیرمعمول است و معمولاً از جایی دور یا خارجی وارد شده است. این صفت نشان‌دهنده جذابیت و تازگی‌ای است که ناشی از غیرمعمول بودن و دور بودن منبع یا فرهنگ آن چیز می‌باشد. بنابراین، هر چیزی که به‌طور خاص و متفاوت از محیط معمول باشد، می‌تواند به عنوان «exotic» توصیف شود.

در حوزه طبیعت و جغرافیا، «exotic» به گونه‌های گیاهی یا جانوری اشاره دارد که بومی منطقه‌ای نیستند و از مناطق دیگر وارد شده‌اند. این گونه‌ها به دلیل ویژگی‌های خاص یا نادر خود، توجه زیادی جلب می‌کنند. به عنوان مثال، گل‌ها یا میوه‌های «exotic» معمولاً رنگ‌ها، شکل‌ها یا طعم‌های متفاوتی دارند که برای مردم آن منطقه تازگی و جذابیت دارد.

در فرهنگ و هنر نیز مفهوم «exotic» کاربرد فراوانی دارد. معمولاً هنرها، موسیقی‌ها، لباس‌ها یا غذاهای «exotic» از فرهنگ‌های دور و متفاوت نشأت می‌گیرند و حس تازگی و کشف تجربه‌ای نو را برای افراد به همراه می‌آورند. این ویژگی باعث می‌شود که افراد به دنبال تجربه‌های جدید و کشف دنیاهای متفاوت باشند و از یکنواختی و تکرار فرار کنند.

از لحاظ روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، گرایش به چیزهای «exotic» می‌تواند بیانگر کنجکاوی و جستجوی هویت‌های متفاوت و تجربیات نو باشد. این گرایش گاهی با تمایل به فرار از عادی بودن و روزمرگی مرتبط است و در زندگی مدرن اهمیت یافته است. به همین دلیل، بازار محصولات و خدمات «exotic» در زمینه‌های گردشگری، مد و خوراک روز به روز گسترش می‌یابد.

«exotic» مفهومی است که زیبایی، تازگی و تفاوت را توأمان در خود دارد و انسان را به کشف و تجربه چیزهای جدید و غیرمعمول دعوت می‌کند. این ویژگی باعث می‌شود که «exotic» نه فقط یک صفت، بلکه نمادی از تنوع، تفاوت فرهنگی و جذابیت ناشناخته‌ها باشد که در دنیای امروز اهمیت زیادی پیدا کرده است.

ارجاع به لغت exotic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exotic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exotic

لغات نزدیک exotic

پیشنهاد بهبود معانی