فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Imported

سوم‌شخص مفرد:

imports

وجه وصفی حال:

importing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

اقتصاد وارداتی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

imported goods from Mexico and India.

اجناس وارداتی از مکزیک و هند

imported clothes

لباس‌های وارداتی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imported

  1. adjective brought in from another place
    Synonyms:
    foreign introduced alien transported shipped carried sent trucked exotic ferried choice rare
    Antonyms:
    exported

ارجاع به لغت imported

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imported» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/imported

لغات نزدیک imported

پیشنهاد بهبود معانی