آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Introduced

ˌɪn.trəˈdus(t)t ˌɪn.trəˈdjuːst

معنی introduced | جمله با introduced

adjective B2

مطرح‌شده، معرفی‌شده، ارائه‌شده، آشناشده

The introduced regulations aim to protect the environment.

مقررات معرفی‌شده، هدفشان حفاظت از محیط‌زیست است.

The introduced technology improved the factory’s efficiency.

فناوری وارد شده، کارایی کارخانه را بهبود بخشید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the introduced meat rationing

جیره‌بندی گوشت ارائه‌شده

the introduced changes

تغییرات مطرح‌شده

adjective

غیربومی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The prickly pear cactus is an introduced species in Australia.

میوه‌ی کاکتوس گلابی خاردار، در استرالیا یک گونه‌ی غیربومی است.

The effect of environmental factors on the growth, development and appearance of the introduced Ostrich Fern in the open is the subject of this paper.

تأثیر عوامل محیطی بر رشد، نمو و ظهور سرخس شترمرغ غیربومی در فضای باز، موضوع این مقاله است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد introduced

  1. adjective brought in
    Synonyms:
    received imported popularized made known made current
  1. adjective made acquainted
    Synonyms:
    familiar with acquainted with on speaking terms

سوال‌های رایج introduced

وجه وصفی حال introduced چی میشه؟

وجه وصفی حال introduced در زبان انگلیسی introducing است.

سوم‌شخص مفرد introduced چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد introduced در زبان انگلیسی introduces است.

ارجاع به لغت introduced

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «introduced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/introduced

لغات نزدیک introduced

پیشنهاد بهبود معانی