آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Directive

dəˈrektɪv / / daɪ- dəˈrektɪv / / daɪ-

شکل جمع:

directives

معنی directive | جمله با directive

noun countable formal

حکم، امر، فرمان، دستور، رهنمود، دستورالعمل

Each directive was signed by the commander himself.

هر یک از دستورات به‌شخصه توسط فرمانده امضا می‌شد.

The company issued a new directive on workplace safety.

این شرکت دستورالعمل جدیدی را در مورد ایمنی محل کار صادر کرد.

adjective

دستوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The directive instructions were clear and easy to follow.

آموزش‌های دستوری واضح و آسان برای پیروی بودند.

His directive advice

نصیحت‌های دستوری‌اش

adjective

دستور‌دهنده، جهت‌دهنده، هدایت‌کننده

His directive leadership ensured that goals were met effectively.

رهبری هدایت‌کننده‌ی او تضمین کرد که اهداف به‌طور مؤثر برآورده می‌شوند.

The directive training program helped employees improve their skills.

برنامه‌ی آموزشی جهت‌دهنده به کارکنان کمک کرد تا مهارت‌های خود را بهبود بخشند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد directive

سوال‌های رایج directive

شکل جمع directive چی میشه؟

شکل جمع directive در زبان انگلیسی directives است.

ارجاع به لغت directive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «directive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/directive

لغات نزدیک directive

پیشنهاد بهبود معانی