آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

    Prevalent

    ˈprevələnt ˈprevələnt

    صفت تفضیلی:

    more prevalent

    صفت عالی:

    most prevalent

    معنی prevalent | جمله با prevalent

    adjective

    رایج، شایع، متداول، مرسوم، باب، فراوان

    In many developing countries, poverty is still a prevalent issue.

    در بسیاری از کشورهای در حال توسعه فقر هنوز مسئله‌ای شایع است.

    Illiteracy is still prevalent in this area.

    بی‌سوادی هنوز در این ناحیه فراوان است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Malaria used to be prevalent in Gillan.

    در گیلان مالاریا شایع بود.

    the beliefs prevalent among these tribes

    عقاید مرسوم در میان این طوایف

    adjective

    برتر، غالب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    the prevalent culture

    فرهنگ غالب

    The technology in everyday life has become more prevalent in recent years.

    فناوری در زندگی روزمره در سال‌های اخیر برتری بیشتری داشته است.

    adjective

    قدیمی پرزور، قوی، قدرتمند

    a prevalent leader

    یک رهبر قدرتمند

    a prevalent postulates

    یک فرضیه‌ی قوی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prevalent

    1. adjective accepted, widespread
      Synonyms:
      common general usual typical popular frequent normal everyday established customary widespread habitual current regular in use ubiquitous rife rampant run-of-the-mill natural accustomed commonplace wonted universal up-to-date new latest trendy stylish with it swinging leading edge state-of-the-art now ongoing typic latest word
      Antonyms:
      uncommon limited isolated
    1. adjective governing, superior
      Synonyms:
      powerful dominant ruling prevailing predominant successful ascendant paramount sovereign compelling overbearing preponderant predominate regnant
      Antonyms:
      inferior subservient

    سوال‌های رایج prevalent

    صفت تفضیلی prevalent چی میشه؟

    صفت تفضیلی prevalent در زبان انگلیسی more prevalent است.

    صفت عالی prevalent چی میشه؟

    صفت عالی prevalent در زبان انگلیسی most prevalent است.

    ارجاع به لغت prevalent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prevalent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prevalent

    لغات نزدیک prevalent

    • - prevailing
    • - prevalence
    • - prevalent
    • - prevaricate
    • - prevarication
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.