فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    State-of-the-art

    ˌsteɪtəvðiːˈɑːrt ˌsteɪtəvðiːˈɑːt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun phrase adjective C1
    پیشرفته‌ترین، جدیدترین

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - a state-of-the-art computer
    - جدیدترین رایانه
    - The control panel uses all the state-of-the-art technology.
    - مرکز کنترل از پیشرفته‌ترین تکنولوژی بهره می‌برد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد state-of-the-art

    1. adjective pertaining to highest level of development at time
      Synonyms:
      modern new up-to-date contemporary latest fashionable trendy stylish advanced newest brand-new in in-thing cutting edge modernistic avant-garde leading edge ultramodern most recent up-to-the-minute newfangled all the rage au courant trendsetting red-hot forefront

    ارجاع به لغت state-of-the-art

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «state-of-the-art» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/state-of-the-art

    لغات نزدیک state-of-the-art

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه