Leading Edge

ˈliːdɪŋˈedʒ ˈliːdɪŋedʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
لبه مقدم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leading edge

  1. noun forward edge
    Synonyms: cutting edge, forefront, front, front edge, point, state-of-the-art, van, vanguard

ارجاع به لغت leading edge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leading edge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leading edge

لغات نزدیک leading edge

پیشنهاد بهبود معانی