گذشتهی ساده:
vannedشکل سوم:
vannedسومشخص مفرد:
vansوجه وصفی حال:
vanningشکل جمع:
vansوانت سرپوشیده (نوعی وسیلهی نقلیهی جادهای با اندازهی متوسط بهویژه برای حمل کالا)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The company uses a white van to transport packages.
این شرکت از وانت سرپوشیده برای حمل بستهها استفاده میکند.
The van was filled with tools.
وانت سرپوشیده پر از ابزار بود.
انگلیسی آمریکایی ون (نوعی خودرو برای حملونقل افراد که بیشتر از خودروی معمولی ظرفیت دارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tour guide drove the van full of tourists to all the famous landmarks in the city.
راهنمای تور با ون پر از گردشگر به تمام نقاط دیدنی شهر رفت.
The van took the team to the game.
ون تیم را برای بازی برد.
انگلیسی بریتانیایی (نظامی) پیشقراول، جلودار
The van launched a surprise attack on the enemy camp.
پیشقراول حملهی غافلگیرانهای به اردوگاه دشمن انجام داد.
The van bravely faced the enemy forces.
جلودار با شجاعت با نیروهای دشمن مقابله کرد.
انگلیسی بریتانیایی واگن باری (در راهآهن)
The van was packed full of luggage and supplies for the long journey ahead.
واگن باری پر از چمدان و وسایل برای سفر طولانی پیشرو بود.
The crew worked diligently to load and unload the van at each station.
خدمه برای بارگیری و تخلیهی واگن باری در هر ایستگاه سخت تلاش کردند.
با وانت حمل کردن (سرپوشیده)
We need to van all the equipment to the event venue.
باید تمام تجهیزات را با وانت به محل برگزاری رویداد حمل کنیم.
Can you van these packages to the post office for me?
آیا میتوانید این بستهها را برای من با وانت به ادارهی پست ببرید؟
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «van» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/van