با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ultramodern

ˌəltrəˈmɑːdərn ˌəltrəˈmɑːdərn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
فرانو، بسیار تازه، خیلی جدید، متجدد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ultramodern

  1. adjective up-to-date
    Synonyms: advanced, ahead of its time, avant-garde, contemporary, current, cutting-edge, fresh, futuristic, latest, leading-edge, modernistic, modish, new, new-fashioned, nontraditional, now, present-day, revolutionary, state-of-the-art, stylish, today, twenty-first century, up-to-the-minute

ارجاع به لغت ultramodern

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ultramodern» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ultramodern

لغات نزدیک ultramodern

پیشنهاد بهبود معانی