Present-day

ˌprezntˈdeɪ ˌprezntˈdeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
کنونی، امروزی، فعلی، جاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد present-day

  1. adjective in existence now
    Synonyms:
    present current existing new existent contemporary now

ارجاع به لغت present-day

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «present-day» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/present-day

لغات نزدیک present-day

پیشنهاد بهبود معانی