آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ شهریور ۱۴۰۴

    Partnership

    ˈpɑːrtnərʃɪp ˈpɑːtnəʃɪp

    شکل جمع:

    partnerships

    معنی partnership | جمله با partnership

    noun countable uncountable B2

    مشارکت، همکاری، شراکت، هم‌دستی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    The two countries signed a treaty of economic partnership.

    دو کشور، معاهده‌ای برای مشارکت اقتصادی امضا کردند.

    He was accused of partnership in the crime.

    او به هم‌دستی در آن جرم متهم شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    in partnership with my son David

    با مشارکت پسرم داوود

    partnership in irrigation projects between the states and the Federal government

    همکاری میان ایالت‌ها و دولت فدرال درمورد طرح‌های آبیاری

    the wartime partnership which existed between scientists and military men

    همکاری میان دانشمندان و نظامیان در زمان جنگ

    noun countable

    شرکت تضامنی (شرکتی که تحت مالکیت دو یا چند نفر است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The John Lewis Partnership is one of the most famous retail businesses in the UK.

    شرکت تضامنی جان لوئیس یکی از مشهورترین کسب‌وکارهای خرده‌فروشی در بریتانیاست.

    He invested money in a partnership with his old friends.

    او در شرکتی تضامنی با دوستان قدیمی‌اش سرمایه‌گذاری کرد.

    noun countable

    ورزش (کریکت) هم‌بازی، زوج ضربه‌زن، نوبت مشترک ضربه‌زنی، امتیاز شراکتی (بین دو بَتِر)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    This partnership between the two batters is the highest in the tournament.

    این زوج ضربه‌زن، بالاترین آمار در مسابقات را دارد.

    The long partnership frustrated the bowlers all morning.

    نوبت مشترک ضربه‌زنی طولانی، کل صبح، توپ‌زن‌ها را خسته کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد partnership

    1. noun alliance; participation
      Synonyms:
      association company organization business corporation union affiliation connection combination participation assistance community friendship brotherhood society cooperation joining help band group party interest body house firm crew gang club ring lodge mob faction clique coterie cartel combine conglomerate tie-up ownership sharing togetherness sisterhood sorority consociation conjunction hookup cooperative companionship chumminess cahoots

    Collocations

    enter into partnership with someone

    با کسی شریک شدن

    لغات هم‌خانواده partnership

    noun
    partner, partnership
    verb - transitive
    partner

    سوال‌های رایج partnership

    شکل جمع partnership چی میشه؟

    شکل جمع partnership در زبان انگلیسی partnerships است.

    ارجاع به لغت partnership

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «partnership» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/partnership

    لغات نزدیک partnership

    • - partly
    • - partner
    • - partnership
    • - parton
    • - partook
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.