با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Sisterhood

    ˈsɪstərhʊd ˈsɪstəhʊd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      sisterhoods

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    خواهری، انجمن خیریه مذهبی نسوان
    - Our sisterhood favors universal equality.
    - انجمن ما هوادار برابری همگان است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sisterhood

    1. noun An association or society of women who are linked together by a common religion or trade or interest
      Synonyms: sistership, bond, friendship, sisterly, sodality, sorority, unity

    ارجاع به لغت sisterhood

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sisterhood» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sisterhood

    لغات نزدیک sisterhood

    پیشنهاد بهبود معانی