فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Attenuate

əˈtenjueɪt əˈtenjueɪt əˈtenjueɪt əˈtenjueɪt

گذشته‌ی ساده:

attenuated

شکل سوم:

attenuated

سوم‌شخص مفرد:

attenuates

وجه وصفی حال:

attenuating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

رقیق کردن، نازک کردن، لاغر کردن، سبک کردن، تقلیل دادن

Illness had attenuated her.

بیماری او را نحیف کرده بود.

Nothing could attenuate the intensity of the enemy's attack.

هیچ‌چیز نمی‌توانست شدت حمله‌ی دشمن را کاهش دهد.

adjective

نازک، رقیق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
verb - intransitive

ضعیف شدن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attenuate

  1. verb weaken
    Synonyms:
    weaken lessen enfeeble debilitate undermine cripple disable vitiate sap abate mitigate extenuate thin contract constrict shrink deflate dissipate
    Antonyms:
    strengthen increase intensify expand

ارجاع به لغت attenuate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attenuate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attenuate

لغات نزدیک attenuate

پیشنهاد بهبود معانی