شکل جمع:
mayhemsآشوب، جنجال، قشقرق، بلوا، غوغا، درهمریختگی، بینظمی، هرجومرج
The classroom turned into mayhem when the teacher left.
با رفتن معلم، کلاس به آشوب کشیده شد.
After the power outage, there was mayhem in the streets as traffic lights stopped working and cars started crashing into each other.
پس از قطع برق، در خیابانها درهمریختگی به وجود آمد. چراغهای راهنمایی از کار افتادند و ماشینها شروع به برخورد با یکدیگر کردند.
حقوق عمل علیل کردن، عمل ناقص کردن (بهطور عمدی و ارادی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mayhem» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mayhem