آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ آبان ۱۴۰۴

    Heal

    hiːl hiːl

    گذشته‌ی ساده:

    healed

    شکل سوم:

    healed

    سوم‌شخص مفرد:

    heals

    وجه وصفی حال:

    healing

    معنی heal | جمله با heal

    verb - transitive B2

    شفا دادن، خوب کردن، التیام دادن، خوب شدن

    Children's wounds heal fast.

    زخم بچه‌ها زود خوب می‌شود.

    This drug will heal injured tissues.

    این دارو بافت‌های صدمه‌دیده را التیام خواهد داد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to heal the sick

    بیماران را شفا دادن

    the healing power of sleep

    نیروی درمانگر خواب

    verb - transitive

    آشتی دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The healing of marital conflicts will reduce the number of divorce cases.

    حل آشتی‌گرانه‌ی اختلافات زناشویی تعداد طلاق‌ها را کم می‌کند.

    That event healed the discord between the two brothers.

    آن رویداد موجب از بین رفتن نفاق و جدایی آن دو برادر شد.

    verb - transitive

    (از گناه) نجات بخشیدن، رستگار کردن

    He was healed of his sins.

    او از گناه پاک شد.

    verb - intransitive

    بهبود یافتن، (زخم) گوشت آوردن

    The cut has already healed.

    بریدگی در حال حاضر بهبود یافته است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد heal

    1. verb cure, recover
      Synonyms:
      recover treat fix mend restore improve alleviate rehabilitate remedy ameliorate renovate revive reanimate regenerate compose attend doctor medicate reconcile harmonize soothe minister to rebuild patch up salve set dress knit settle free physic revivify make well make healthy put on feet again bring around make sound make whole get well convalesce rejuvenate
      Antonyms:
      harm hurt injure

    سوال‌های رایج heal

    گذشته‌ی ساده heal چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده heal در زبان انگلیسی healed است.

    شکل سوم heal چی میشه؟

    شکل سوم heal در زبان انگلیسی healed است.

    وجه وصفی حال heal چی میشه؟

    وجه وصفی حال heal در زبان انگلیسی healing است.

    سوم‌شخص مفرد heal چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد heal در زبان انگلیسی heals است.

    معنی heal به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی heal در زبان فارسی به صورت «بهبود یافتن»، «شفا یافتن» یا «درمان شدن» ترجمه می‌شود.

    کلمه‌ی heal به فرآیندی اشاره دارد که طی آن یک زخم، بیماری یا آسیب جسمی یا حتی روانی به تدریج ترمیم شده و حالت طبیعی و سالم خود را باز می‌یابد. این فعل می‌تواند هم در زمینه‌های پزشکی و جسمانی به کار رود و هم به صورت استعاری در مورد بهبود مشکلات عاطفی و روانی استفاده شود.

    از نظر پزشکی، heal به روند طبیعی یا درمانی گفته می‌شود که باعث بسته شدن زخم‌ها، کاهش درد و بازگشت عملکرد ناحیه آسیب‌دیده می‌شود. برای مثال، وقتی پوست بدن پس از یک بریدگی دوباره سالم می‌شود، گفته می‌شود که زخم «healed». این فرآیند می‌تواند شامل بهبود بافت‌ها، کاهش التهاب و بازسازی سلول‌ها باشد.

    در معنای استعاری، heal به بهبود دردهای روحی، عاطفی یا روانی اشاره دارد. مثلاً کسی که پس از یک تجربه تلخ یا ناراحتی عاطفی به حالت آرامش و تعادل بازمی‌گردد، گفته می‌شود که روح یا دل او «healed». این کاربرد نشان‌دهنده اهمیت بازسازی درونی و بازیابی سلامت روان است.

    از نظر زبان‌شناسی، heal به عنوان یک فعل معمولی در جملات مختلف به کار می‌رود و می‌تواند همراه با مفعول مستقیم (مثلاً heal a wound) یا بدون آن (مثلاً wounds heal over time) استفاده شود. این انعطاف‌پذیری باعث می‌شود کاربرد آن در گفتار و نوشتار بسیار گسترده باشد.

    یادگیری و استفاده درست از کلمه heal به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا بهتر بتوانند درباره‌ی فرآیند بهبود و سلامت جسمی و روانی صحبت کنند و مفاهیم مرتبط با درمان و بازیابی را بیان کنند.

    heal نمادی از قدرت بازسازی و ترمیم در زندگی انسان‌ها است که هم در سطح جسمانی و هم در سطح روانی کاربرد دارد و بیانگر امید، بهبود و ادامه‌ی زندگی سالم و مثبت می‌باشد.

    ارجاع به لغت heal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «heal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heal

    لغات نزدیک heal

    • - headwork
    • - heady
    • - heal
    • - heal the rift
    • - healer
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.