فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Maltreat

mælˈtriːt mælˈtriːt

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

بدرفتاری کردن، بدکار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Woman felt that they were maltreated.

زن‌ها احساس می‌کردند که با آن‌ها بد رفتار می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد maltreat

  1. verb to hurt or injure by maltreatment
    Synonyms:
    harm injure abuse mistreat ill-treat hurt damage misuse mishandle ill-use victimize step
  1. verb to treat in a rough or cruel way; abuse.
    Synonyms:
    abuse

ارجاع به لغت maltreat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «maltreat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/maltreat

لغات نزدیک maltreat

پیشنهاد بهبود معانی